سلام عزيزم
رضوانه با كلي بدبختي و رياضت يه شعر از خودم در وكردم!!
حالا برات مي نويسمش اشتباهاتش رو بگو بهم ممنون...
پنجره را باز نکن
چه مي خواهي ببيني؟!
سياهي ابرها يا پژمردگي گل سرخ را؟!
پشت اين پنجره شهري است
که در آن پرنده هاي عاشق مي ميرند
بگذار خيال شبهاي مهتابي ذهن خراب نشود
که در آن قلب ها از سنگ است
و عشق بر سر مزار عاشق فاتحه مي خواند
چشم آهنگ وبلاگ را هم تغيير دادم
فقط بخاطر تو
حالا چون شمايي ديار عاشقي
نه شوخي کرديم لطف کرديد ممنون
حتما حتما به ما سر بزنيد
سلام
گفته بودم كه بيايم غم عالم ببرم.........
گفته بودم ديگه بفته بودم؟!!!!!!!!!
سلام جيگر.
احوال گل ما چطوره؟
چه كرده بارون اين روزها با احوال اين دلها...
بيشتر پيش ما بيا...
در پناه حضرت عشق
عاليه عزيزم
تو آخر يك عكاس بزرگ ميشوي