• وبلاگ : جوونه ي سيب
  • يادداشت : مرگ
  • نظرات : 1 خصوصي ، 6 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام

    خيلي خوب با اين حال و هوا آشنا ام.

    دقيقا همين امشب كه قرار شد بابام از بيمارستان به خونه بياد داشتم از خوشحالي بال در مي آوردم.اما وقتي برگشتند فهميدم اين برگشت يعني قطع اميد از درمان و همه ي دنيا بر سرم خراب شد...

    در پناه حضرت عشق

    پاسخ

    آخي الهي....ايشالا خوب ميشه زهره جون