دستان گره خورده ات? راه حل مساله اي حل مشدني را نشاني داد.
ولي امروز...
در چشمانم جز صيد سايه بختي کسي دايره نمي زند...
دستان پژمرده اي که خار هم زحمت نوازش نمي دهد...
نفس غم دوخته اي که هر دم مهر خاموشي فرياد ميزند...
ومن...
سايه رسيدنت را با نگاهي بر قلب منتظرم ميکوبم...
ولي نيستي....