داشتم مجله رو ورق میزدم
رسیدم به یک صفحه که یک عکس دسته جمعی بزرگ توش بود
یه سری فضا نورد بودن
همه خوشحال بودن
دستشون تو گردن هم بود
داشتن میخندیدن...
چقدر همه خوشحال بودن!!!!
.
.
.
.
.
.
.
.
.
یهو تیتر متن رو دیدم!
.
.
.
.
.
مرگ گروه فضا نوردی فلان در فلان تاریخ!
همه متلاشی شدن!
قلبم وایساد
تنم یخ کرد
یاد لبخندشون افتادم...
چقدر همه خوشحال بودم!!!!
رسیدم به یک صفحه که یک عکس دسته جمعی بزرگ توش بود
یه سری فضا نورد بودن
همه خوشحال بودن
دستشون تو گردن هم بود
داشتن میخندیدن...
چقدر همه خوشحال بودن!!!!
.
.
.
.
.
.
.
.
.
یهو تیتر متن رو دیدم!
.
.
.
.
.
مرگ گروه فضا نوردی فلان در فلان تاریخ!
همه متلاشی شدن!
قلبم وایساد
تنم یخ کرد
یاد لبخندشون افتادم...
چقدر همه خوشحال بودم!!!!
نوشته شده در شنبه 89/2/4| ساعت
8:13 عصر| توسط سارا| نظرات ( )
قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت |